شنبه, 11 آذر 1402
شنبه, 11 آذر 1402

 سخنان خشمگینانه و سرزنش آمیز "حجت الاسلام پناهیان" خطاب به دستگاه آموزش و پرورش بابت ناتوانیش در انجام ماموریت اصلی مورد انتظار این طیف فکری_سیاسی، اثبات دیگری بر این مدعاست که "مدرسه" به اندازه ای از سوی نهاد دولت کنترل شده و زیرفشار است که سخت بتوان ادعا کرد سایر مسایل آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مخلوق و تحت تاثیر این عامل نباشند. 

اختصاصی  حکایت گیلان |مجید علیپور*

چندی پیش با دوست ارجمندی گفتگویی داشتم پیرامون مسایل آموزش و پرورش در ایران. هرچند به قولی مسایل ریز و درشت آموزش و پرورش ایران به اندازه ای هستند که احتمالا نتوان آنها را به سادگی احصا و برای این کلاف پیچ در پیچ، سرنخی پیدا کرد؛  اما اعتقاد دوست مان آن بود که "نئولیبرالیسم" و "مافیا" از مهمترین مسایل آموزش و پرورش هستند و "سرمایه سالاری"  نقشی مخرب و موثر در نابودی نهاد مدرسه در ایران داشته است. در مقابل، نظر من بر این بود ( و هست ) که بنیادی ترین مساله آموزش و پرورش در ایران ، سلطه و دخالت بی حد و مرز  و مبسوط الید بودن مطلق نهاد دولت در امور آن است.

آموزش و پرورش مدرن در ایران و به صورت مشخص از دوره رضاشاهی تا به امروز، نهادی است به شدت تحت تاثیر ایدئولوژی حکومتی  که حاکمیت وقت (با شدت و ضعف هایی) از آن تنها و تنها یک کارکرد را انتظار دارد و آن، انتشار ایدئولوژی مورد علاقه حاکمان و بازتولید مشروعیت سیاسی برای حکومت است. ترس از دست دادن کنترل بر این نهاد هم به اندازه ای است که به هیچ رو رقیب و هرنوع اندیشه و نظری که کمترین زاویه ای با سیاست های تبلیغی حاکمیت داشته باشد تحمل نمی شود و به سرعت با آنها برخورد می شود.

 سخنان خشمگینانه و سرزنش آمیز "حجت الاسلام پناهیان" خطاب به دستگاه آموزش و پرورش بابت ناتوانیش در انجام ماموریت اصلی مورد انتظار این طیف فکری_سیاسی، اثبات دیگری بر این مدعاست که "مدرسه" به اندازه ای از سوی نهاد دولت کنترل شده و زیرفشار است که سخت بتوان ادعا کرد سایر مسایل آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مخلوق و تحت تاثیر این عامل نباشند. 

از منظر پناهیان  و همفکرانش مدرسه ای که در آن انسان عالم و آگاه به حقوق شهروندی، معتقد به اولویت گفتگو و مدارا، علاقمند به توسعه و رفاه ایران و ایرانی تربیت شود، مدرسه ای است که می بایست در آن را تخته کرد و به جای آن مدارس و معلمانی از جنس مدارس حقانی و دارالعلم های دیوبندیه پاکستانی برپا کرد که خروجیش از نظر فکری و شیوه مواجهه با مسایل جامعه، از جنس رفتارهای  طالبان افغانستانی و ستیزه جویان متعصب سپاه صحابه در پاکستان باشد.
به تعبیری مدرسه مطلوب اصحاب ایدئولوژی، مدرسه ایست که بایست  از  آن "مجاهد" و سرباز گوش به فرمان بیرون بیاید، نه انسان آگاه به حقوق فردی و اجتماعی خود و مجهز به تفکر انتقادی .

*دبیر سرویس تاریخ

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان