سه شنبه, 18 اردیبهشت 1403
سه شنبه, 18 اردیبهشت 1403
درخواست حکایت گیلان از مخاطبان:

چه باید کرد تا مخاطب را به تئاتر بکشانیم؟

۱۴۰۲/۰۷/۱۵ ۱۱:۱۹ چاپ

همینجا از هنرمندانِ فرهیخته ی تئاتر استان گیلان و شهر رشت_ به عنوان قدیمی ترین شهر تئاتری کشور _خواهشمندم که ما را در یافتن جواب این سوال یاری کنند تا بتوانیم دست در دست یکدیگر به اندازه ی توانمان در این حوزه موثر باشیم.

اختصاصی حکایت گیلان |عباس مؤذن (دبیر سرویس فرهنگ و هنر)

در حال حاضر آمار دقیقی از مخاطبان تئاتر استان و همچنین کشور وجود ندارد ،اما برخی به رقم حدودی ۲ میلیون نفر مخاطب تئاتر کل کشور در سال ۹۷ اشاره میکنند.پرواضح است که با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی موجود این رقم حتی کمتر هم شده است ، صحبتِ استقبال از هنرهای تجسمی نمیکنم زیرا وضعیت بسیار بغرنج تر است اما با توجه به استقبال تقریبا ۲ درصدی کشور از تئاتر به راحتی میتوان به این حقیقت تلخ رسید که جامعه از سالنهای تئاتر دوری میکند و یا به عبارتی دیگر تئاتر نمیخواهد فلذا هدف این یادداشت طرح پرسشی ست از فعالین حوزه ی تئاتر که آیا بدنه ی جامعه از سالنهای تئاتر میترسد و چه باید کرد تا نسبت به تئاتر احساس نیاز کند؟
با پذیرش این نکته که هنر تاثیر گذار ،هنریست که به نوعی گفتگوی بر پایه ی منطق و دیالکتیک با مخاطب برقرار میکند و این دیالکتیک منجر به تولید زیسته میگردد و این زیسته به گویشی ،فلسفه و یا معنا ایجاد میکند و میدانیم که هنر تئاتر بر دیالوگ یا همان دیالکتیک استوار است ،از طرف دیگر میتوان پذیرفت ، شرایط گذاری که سالهاست در آن دست و پا می زنیم و اکنون در اوجش قرار داریم ،بیش از هر چیز دیگر برای تثبیت به گفتگوی منطقی و تحمل غیر نیازمند است .
پس میتوان به این نتیجه رسید که تئاترِ تاثیر گذار  چون نوشدارویی ست برای پهلوی شکافته ی این جامعه ی نو باوه ی فکری.
حال بر میگردیم به اول یادداشت و سوال مطرح شده که دلیل دوری بدنه ی جامعه از تئاتر چیست و چه باید کرد تا مخاطب را به تئاتر بکشانیم؟
همینجا از هنرمندانِ فرهیخته ی  تئاتر استان گیلان و شهر رشت_ به عنوان قدیمی ترین شهر تئاتری کشور _خواهشمندم که ما را در یافتن جواب این سوال یاری کنند تا بتوانیم دست در دست یکدیگر به اندازه ی توانمان در این حوزه موثر باشیم.
در این خصوص اشاره به برخی وجوه این مسئله برای طرح سوالاتی دقیق تر خالی از لطف نیست.
اول اینکه نقد و نقادی در تئاتر گیلان بدنه ی رنجوری دارد و از انسجام لازم برخوردار نیست به همین دلیل مخاطب عام نمیتواند معیار درستی نسبت به اجراها داشته باشد و لاجرم به نامها توجه میکند و در اکثر مواقع مجبور به تماشای آثاری میشود که ارتباطی با آنها برقرار نمیکند و لاجرم یٵس تنها کاسبی او از تماشای تئاتر میشود.به عبارت دیگر نقد با کیفیت و منسجم میتواند راهنمای مخاطب گردد و همین اندک مخاطب باقیمانده را حفظ کند.
دوم عرفِ قشری حاکم بر جامعه است حتما بارها و بارها با عباراتی نظیر "آدمای هنری "یا "تیرپ هنری" در جامعه مواجه شده اید، این عبارات حاکی از این واقعیت است که جامعه ، جغرافیای هنر را مخصوص قشر خاصی میبیند و حس میکند او را راهی به اغماض و پیچیدگی هنر نیست(استقبال از  موسیقی پاپ و سینما بیشتر اثباتی بر این نظریه ست تا مثال نقض)
سوم انفعال متولیان فرهنگ است .در الگوهای فرهنگی سنتی ما چیزی نظیر رفتن به سالنهای تئاتر یا گالریهای تجسمی  و در کل اینگونه در معرض هنر قرارگرفتن و پرورش حس زیبایی شناسی وجود ندارد و عملا اینها الگوهای رفتاری وارداتی هستند که بومی هم نشده اند .برای تبدیل این رفتار به عادتهای فرهنگی نیاز به تلاش و کار و ترغیب است که متولیان فرهنگی ما با آنها کاملا بیگانه اند.
چهارم مسائل اقتصادی و رجوع به هرم معروف مازلو ست که کاملا بدیهی ست جامعه ای که درگیر نیازهای اولیه است " خوراک ، پوشاک، مسکن" دیگر رمقی برای صیقل روح و زیبایی شناسی باقی نمی ماند.
بخش فرهنگی و هنری سایت خبری حکایت گیلان از این تاریخ تلاش خود را جهت انجام مسئولیت تحت عنوان یک نهاد فرهنگی جهت انسجام دادن به نقد و نقادی ، تبیین و تبلیغ اتفاقات هنری و تشویق مخاطب به حضور بیشتر در جغرافیای هنر ،علی الخصوص تئاتر  آغاز به کار مینماید و از یاری تک تک شما عزیزان در این مسیر استقبال و تشکر میکنیم.باشد که به اندازه ی خودمان قدمی در این مسیر برداریم.

لطفا انتقادها، پیشنهادها، گزارش‌ها و یادداشت‌های خود را برای ما و به نشانی زیر ارسال نمایید؛

ایمیل:
HekayatGilan@gmail.com
تلگرام:
T.me/HekayatGilan_Admin

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان