به گزارش حکایت گیلان | براساس یک تحقیق و پایش میدانی از دو استان مازندران و گیلان به بررسی فاکتور فقیرانه سفر در طبیعت پرداخته است. براساس این مشاهدات در جاده عباسآباد بهعنوان یکی از محورهای توریستی و بسیار جذاب مسافران در خطه مازندران محل اقامت ساعتی یا ماشین سواری برای عبور بین شهری و روستایی بهشمار میرفت. اما آنچه که در تابستان امسال طی تعطیلات مناسبتی و آخر هفتهها براساس پایشهای مشاهده شده بیش از ۱۰۰ چادر مسافرتی طی مسیر و کنار جاده مستقر شدهاند که اقامت حداقل ۴۸ ساعته داشتهاند. همچنین در شرق گیلان در دو شهر پرتوریست لاهیجان و لنگرود نیز این شکل از سفر به شکل محسوسی چشمگیر بود.
در بام سبز لاهیجان که یکی از مهمترین مقاصد تفریحی و گردشگری این شهر بهشمار میرود در تعطیلات شهریور، مملو از چادرهایی بوده که مسافران برای چند روز در آنجا اقامت داشتهاند و تمام معابر بهجای عبور افراد تبدیل به محل اسکان مسافران شده بود و بهجای زیباییهای طبیعت، آنچه قابل مشاهده بود، لباسهای آویزانشده بر بندها، زبالههایی که تمام مسیر را پوشانده و مسافرانی بود که گویی خانهشان را با خود به سفر آوردهاند. در جادههای توریستی لنگرود همچون جاده اطاقور به خرما، یا مسیر بلوردکان یا در کنار سواحل همچون امیرآباد لاهیجان یا چمخاله و چاف زیبایی طبیعت در حال حاضر فقط از دور قابل مشاهده است و از نمای نزدیک شاهد روی دیگر چهره شمال کشور هستیم که اکنون دامن این استانها را گرفته است.
مشکل افزایش چادرخوابی چند روزه در سفرهای شمال نیست بلکه اصل ماجرا اینگونه است که تا شعاع ۱۰۰ متری، در هر چادری که وجود دارد، انواع زبالههای تولیدی ۲۴ ساعته خانواده از دستمالکاغذی گرفته تا پسماندهای غذایی رویت میشود. زبالههایی که تقریبا تمام مسیر حتی لابهلای سنگها نیز رسوخ کرده است و به دلیل حجم بیش از اندازه زباله تولیدی مسافران، بومیها و دوستداران محیطزیست مجبور به جمعآوری بخش عظیمی از زباله شدند تا دیگر مسافران بتوانند از طبیعت برخوردار شوند و مجبور به اسکان در فضایی مملو از زباله نباشند؛ هرچند در اوج شلوغیها این اتفاق امری بعید به نظر میرسد.
به گزارش دنیای اقتصاد، این چالش جدید گردشگری در شمال را باید از دو منظر اقتصادی و محیطزیستی مورد بررسی قرار داد. از بعد اقتصادی باید گفت که متهم اصلی این ماجرا، سیاستگذاران اقتصادی هستند که معیشت و اقتصاد خانوارها را با چالشهایی جدی مواجه کردهاند.
براساس آمارهای ارائهشده «رشد هزینه سالانه زندگی خانوارها» دستکم طی دو سال گذشته در مقایسه با سه دهه گذشته دو برابر شده است و میانگین تورم طی سه دهه گذشته تقریبا ۲۰ تا ۲۵درصد بود.
این در حالی است که طی سهسال اخیر این رقم از ۴۰درصد عبور کرده است. این فشار اقتصادی مضاعف بر خانوارها باعث شده است تا خانوادهها برای فرار از هزینههای اضافی، مخارجی که بهگمان خود غیرضروری هستند همچون سفر و گردشگری را از سبد هزینههای خود حذف کنند تا این بودجه را برای تامین خوراک و مسکن خود ارائه دهند.
در حالی که براساس نظر کارشناسان متخصص سفر و گردشگری خوراک روح و سلامت انسان است و اگر آن را نادیده بگیرند افراد دچار فقر روحی میشوند که آسیبهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به مراتب بیشتر را برای جامعه ایجاد خواهد کرد.
بحران زباله؛ بلای جان گردشگری
به همین منظور با توجه به اینکه نمیتوان سفر را از زندگی افراد حذف کرد و متناسب با شرایط اقتصادی اکثر خانوارها، چادرخوابی و تولید انبوه زبالهها و ایجاد چهره زشت و نامناسب به شهرها و روستاها و طبیعت امری اجتنابناپذیر است باید بهدنبال راهحلهایی در جهت حل چالشهای زیست محیطی بهوجود آمده، برآمد.
از این رو در گفتوگو با محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیطزیست و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ایران به چرایی تغییر شکل سفرها به سمت چادرخوابی بهویژه در شمال کشور و آسیبشناسی مخاطرات تولید انبوه زباله از جانب گردشگران و راهحلهایی در جهت کاهش این چالش زیستمحیطی میپردازد.
درویش درباره سبک کمپ زدن و چادرخوابی میگوید: سبک سفر با چادر در بسیاری از مناطق جهان رواج دارد و فقط محدود به ایران نیست و عمدتا قشر متوسط جامعه از این روش در سفرهای خود استفاده میکنند و لزوما این شیوه اقامتی چیز بدی نیست،در حقیقت حتی میتواند ارزشمند باشد.
اما چیزی که برای این سبک از سفر خطرناک است اینکه برخی از مسافران ترجیح میدهند تمام مایحتاج خود را همراه خود بیاورند که این امر نه تنها به اقتصاد مقصد کمکی نمیکند بلکه فقط منجر به افزایش زباله و اضافه شدن آلودگی میشود.
این امر زمانی تغییر خواهد کرد که تمهیداتی در جهت بهبود وضعیت مسافران و موضوع زباله در شمال در نظر گرفته شود و از همه مهمتر وضعیت اقتصادی کشور شرایط بهتری به دست آورد.
با توجه به تورم چشمگیر و گرانی و افزایش هزینههای سفر، مسافرت به ترکیه برای گردشگران ایرانی مقرون به صرفهتر است تا سفر به جزیره کیش.
همین عاملی است تا گردشگران مقاصد سفر خود را براساس ارزانی سفر و کاهش هزینههای خود انتخاب کنند. با توجه به اینکه قیمتها مدام در حال افزایش است، ترجیح سفرهای خارجی به سفر داخلی افزایش مییابد.
درویش در ادامه به آسیبشناسی خطراتی که زبالههای رهاشده در طبیعت شمال کشور را تهدید میکند پرداخت و گفت: در حال حاضر، معضل زباله جدی شده که بخش قابلتوجهی از آن به جایگاه دفن زباله و سرازیر شدن شیرابه در مسیر آبها برمیگردد که این مساله باعث شد تا بخش قابلتوجهی از آبهای زیرزمینی از دسترس خارج شوند و با کمبود آب شرب و کشاورزی در کشور مواجه شویم که دلیل اصلی و عمده آن را باید در سیاست سدسازی بهویژه در شمال کشور دانست که طبیعت شمال قربانی ساخت سدهای غیرضروری همچون لاسک و.. شده است.
از نظر این کارشناس محیطزیست در شمال کشور آب هست اما کیفیت برخورداری از آن وجود ندارد و هزینههای مربوط به نگهداری آب، خرج پساب و پسماندها میشود.
معضل اصلی در نبود ارائه بودجه لازم در جهت مدیریت آب است، اما چند برابر این هزینهها صرف سدسازی شده است.
در حالی که با یکپنجم هزینههای سدسازی میتوان به ساخت تصفیهخانه دفع زباله، تصفیه خانه انرژی و... اقدام کرد که در حدود ۴۰۰میلیارد پول لازم است.
حضور مافیاهای سدسازی شاید یکی از دلایل مهم عدمتوجه به مدیریت بحران آب و زباله در شمال کشور است. براساس قوانین مربوط به پسماند زباله، برای هر سکونتگاه بالای ۳۰۰هزار نفر داشتن یک تصفیهخانه ضروری است اما نه تنها دولت در این زمینه اقدامی نکرده، مجلس نیز از دولت مطالبه نمیکند.
این در حالی است که در شرایط موجود، اولویت در شمال کشور وجود تصفیهخانه برای شیرابه، تفکیک زباله، کمپوست کردن، مدیریت پسماند و... است.
در صورت حل این بحران در شمال کشور، معضل زباله در کل کشور حل خواهد شد. چرا که در حال حاضر شمال کشور بهویژه گیلان بهشدت درگیر بحران دفع زباله و آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از تولید انبوه زباله است. درویش راهحل رفع بحران زباله را تبدیل زباله «تر» به کمپوست میداند.
او در اینباره گفت: ۵۰درصد زبالهها «تر» هستند که اگر کمپوست شود دیگر نیازی نیست از کود شیمیایی استفاده شود. در حال حاضر اولویت بر تفکیک زباله تر و خشک است که با کمپوستشدن زباله تر، زبالههای خشک به صورت علمی بازیافت خواهند شد.
مسئولان موظف به خدمت صادقانه به مردم هستند