به گزارش حکایت گیلان | «در صورت ادامه این وضعیت تا 5 سال دیگر تالاب انزلی به حوضچههای جدا افتاده و کم عمق تبدیل خواهد شد.»؛ این جملهای است که محمد کهنسال، فعال محیط زیستی در گفتوگو با «اعتماد» عنوان میکند. او معتقد است تالاب انزلی تقریبا با هر تهدید یا آسیبی که در کتب مرجع برای تالابها لیست شده، مواجه است. میتوان گفت نفس تالاب به شماره افتاده و سرنوشت غمناکی در انتظار این تالاب بینالمللی است. همانطور که حالا دریاچه ارومیه در حالت احتضار است، دور نیست روزی که تالاب انزلی هم خشک شود و از آن تنها عکسی در آلبومها باقی بماند.
تالاب انزلی یکی از تالابهای بینالمللی کشور با وسعت 20 هزار هکتار است هر چند کارشناسان با وجود اتفاقاتی که در این سالها افتاده این رقم را کمتر از این مقدار محاسبه میکنند. تالابی که معیشت نزدیک به یک میلیون نفر به آن گره خورده است. این تالاب که چسبیده به دریای کاسپین در شمال کشور است طبق برآوردها 52 گونه ماهی و 264 گونه پرنده را در اکوسیستم خود جا داده است، اما حالا چیزی که ملوانان و ساکنان اطراف و فعالان محیط زیستی تالاب میبینند تنها لاشه ماهیان است که روی آب میآید و پرندگانی که از حالا باید به فکر لانه جدیدی برای خود باشند.
پایین آمدن تراز دریاچه کاسپین
محمد کهنسال، کنشگر محیط زیست در پاسخ به این سوال که عقبنشینی دریای خزر چگونه میتواند تالاب انزلی را تهدید کند، میگوید: «در حال حاضر بحث پسروی تراز دریاچه کاسپین مهمترین تهدید و معضلی است که به آن پرداخته نشده و هیچ توجهی هم تاکنون به آن نشده است. از 5 سال پیش بسیاری از کنشگران این مساله را مطرح کردند و بعضی معتقدند نقشهای که برای آینده تالاب بررسی میشود باید این انعطافپذیری را داشته باشد که اگر روزی دریاچه کاسپین عقبنشینی کرد و تالاب دیگر یک تالاب ساحلی نبود هم بتوان به صورت مستقل آن را دید و برای از دست نرفتنش برنامهریزی کرد.»
اما پایین رفتن سطح آب دریاچه کاسپین چگونه میتواند تالاب را تهدید کند؟ آنطور که کهنسال میگوید در گزارشهای زمینشناسی که انجام شده گوش ماهی که از دریای کاسپین میآید در بعضی روستاهای صومعهسرا در جنوب تالاب در عمق دو متری دیده شده که نشان از پایین بودن تراز آب تالاب نسبت به دریای کاسپین است: «وقتی تراز آب در کاسپین پایین بیاید اتفاقی که میافتد، این است که به محض شروع بارندگی آب شیرین از رودخانهها به تالاب میرود و چون آب دریا پایینتر است به سرعت طول تالاب را طی میکند و در دریا تخلیه میشود اما وقتی آب شور بالا باشد مانند یک سد در مقابل خروح آب شیرین به دریا را میگیرد. این آب شیرینی که در تالاب میماند، کمک میکند فاضلابهایی که در تالاب هستند توسط خود تالاب پالایش و پاکسازی شوند، اما وقتی سریع میآید و میرود دیگر نمیتواند آن تاثیر گذشته را داشته باشد.»
مساله بعدی که تالاب را تهدید میکند، فاضلابهایی است که از شهرهای رشت و انزلی به تالاب میریزد که میتوان گفت فاضلاب دو شهر پرجمعیت استان هستند. شهرهایی که بیشترین مراکز اداری و بیمارستانی را در خود دارند و آنطور که کهنسال میگوید باید حجم فاضلابی که گردشگران در آخر هفته انزلی تولید میکنند و افرادی که از استانهای همجوار برای سرویسهای بیمارستانی به رشت میروند را هم در آن محاسبه کنیم: «اطراف حوزه تالاب هم یکی از پرتراکمترین مناطق پرورش دام است. منطقه رودبار و حوزه اطراف تالاب بیشترین تراکم دامپروری و مرغداری را در سطح استان دارد که فضولات اینها هم به نوعی وارد تالاب میشود. بحث شیرابه و پسماند هم مشکلات دیگری است.» کهنسال از طرحی در 20 سال پیش میگوید که در آن قرار بود بانک جهانی برای ایجاد تصفیهخانه در 6 شهر کشور وام بدهد. انزلی و رشت هم دو شهر استان گیلان بودند که در این طرح دیده شده بودند. از یک مقطعی تحریمها و مسائل سیاسی باعث توقف اختصاص بودجه از بانک جهانی برای سیستم فاضلاب این شهرها شد. اما سوالی که مطرح میشود، این است که با توقف این پروژه چرا حاکمیت فکری برای تکمیل آن نکرد؟ کهنسال میگوید: «یک لوله 50 سال عمر مفید دارد و حالا آن لولهها40 درصد از عمر مفید خود را طی کردهاند. تجهیزات برقی و مکانیکی یک تصفیهخانه آن هم در نقطه مرطوب تنها 15 سال دوام میآورد. تجهیزاتی که 10 سال پیش در تصفیهخانه در حال ساخت قرار گرفته و هیچ استفادهای از آن نشده عملا دوسوم عمر خود را گذراندهاند.» این آسیبهایی است که میتوان گفت به بیتالمال هم وارد شده و باید پرسید چرا حاکمیت تلاش نکرد تا با تامین بودجه و اعتبارات این پروژه را که بخشی از آن به قیمت از بین رفتن محیط زیست بوده به پایان برساند؟
رییس کمیسیون محیط زیست انجمن طرفداران توسعه انزلی معضل دیگر را رسوباتی میداند که حاصل فرسایش خاک است؛ ماحصل فرسایشی که به واسطه جنگلتراشیهای گسترده توسط 11 رودخانه منتهی به تالاب در آن تخلیه میشود؛ رسوباتی که با برهم کنشی با فاضلاب موجود در تالاب به فعل و انفعالات شیمیایی خطرناکی در این تالاب ارزشمند میشوند. اینجا باید به ذینفعان تالاب برسیم کسانی که یکی از عوامل تهدیدکننده حیات تالاب هستند، افرادی که به واسطه فقر یا طمع هم به جان مراتع افتادهاند و هم با آتش زدن عرصههای نزدیک به تالاب سعی در گسترش زمینها زراعی خود دارند: «در بسیاری از مناطق میبینیم فردی که در نزدیکی تالاب زمین کشاورزی دارد هر سال نیم متر نیم متر تالاب را به شالیزار خودش اضافه میکند و کسی هم متوجه نمیشود. اخیرا اما شروع میکنند به آتش زدن نیزارها و بعد میروند آنجا تصرف میکنند. البته میگویند در حال برخورد با چنین افرادی هستند. هر دفعه از بازداشت افرادی هم خبری شنیده میشود اما ما خبری از چگونگی برخورد با این افراد نداشتیم.»
محمد کهنسال با اشاره به مرگ دریاچه ارومیه و سرنوشت تالابهایی مانند بختگان در استان فارس یا خشک شدن تالاب گاوخونی، از دست رفتن تالاب انزلی را دور از ذهن نمیداند. او بحث کاهش تراز دریاچه کاسپین را فراملی میداند، اما انتظار او و دیگر فعالان و دلسوزان محیط زیست این است که مسوولان تا کار از کار نگذشته مشکلات داخلی تهدیدکننده تالاب را کنترل کنند: «دو موضوع میتواند به روند نابودی تالاب سرعت ببخشد؛ یکی پایین آمدن تراز دریاچه کاسپین و دیگری کاهش بارندگی بر اثر تغییر اقیلم است. این دو اگر روند بدی داشته باشند شاید در 5 سال آینده تالاب به جای یک تالاب یکپارچه تبدیل شود به چند چاله که در آن آب جمع میشود و اگر باران شدیدی بیاید کمی به هم وصل بشوند و دوباره بعد از تبخیر آب از هم جدا شوند.»