اختصاصی حکایت گیلان | موضوع واگذاری خودروهای شاسی بلند به نمایندگان مجلس و یا خانواده هایشان به یک موضوع مهم تبدیل شده است. آن چه بیشتر از خود این ماجرا قابل پیگیری است ادعاهای متناقض و عجیب و غریبی است که بیشتر از آن که به اعتماد افکار عمومی بینجامد و کمی موضوع را مشخص کند، ابهامات را بیشتر میکند.
ماجرا از ادعای نماینده تبریز درباره شائبه این واگذاری ها در استیضاح وزیر صمت آغاز شد که علائقش به محمود احمدی نژاد بر کسی پوشیده نیست. شاید از همین جهت بود که در ابتدا هم مجلس وهم دولت علیه او موضع گیری کردند و او به دادستانی نیز فراخوانده شد که حتی وزیر صمت هم در جلسه استیضاح علیه نماینده تبریز حرف زد که شما میخواهید روابط خوب مجلس و دولت را برهم بزنید. حرفهای وزیر فایده نداشت و او برکنار شد.
بعد از آن که اسنادی در این زمینه منتشر شد و وزیر هم برکنار شد، خود دولت شاکی نمایندگان شد و مسئول بازرسی ریاست جمهوری بدون نام بردن از دولت مستقر این چنین واگذاری هایی را تایید کرد. بعد مجلسیها شروع کردند و درباره واگذاری خودروهای شاسی بلند به دولت گفتند و کلا فضا اتهامی دو سویه شد. مسئول بازرسی ریاست جمهوری ناگهان مصاحبه خود را تکذیب کرد و مجلس هم کمی عقب نشینی کرد. رئیس مجلسی که در روزهای اول از حرمت مجلس صحبت کرده بود و علیه اتهامات به مجلس حرف میزد، ناگهان خبر داده که در این زمینه گزارشی ارسال میشود. نمایندگان مجلس هم مثلا مشغول شفاف هستند و 229 نفر فعلا اعلام کرده اند که خودرویی نگرفته اند. پس کی گرفته، الله اعلم!
خب همه این اخبار را بخوانید. کدامش را باور کنیم؟ آن تکذیب ها را و یا آن ادعاها و حرفهای جدید را؟ این دیگر تقریبا ثابت شده که به نام یک شرکت صوری قصد واگذاری خودرو به برخی افراد نزدیک به مجلس را داشتند. اسم نمایندگان هنوز اعلام نشده، ولی تکذیب چه میکنید؟ اگر گرفتید و حقتان بود که مثل آن نماینده مجلس بگوئید «چرا گذا بازی در می آورید» ولی افکار عمومی را چرا گیج میکنید و این همه تناقض از کجا آمده است؟