حکایت گیلان | سید محمد شفیعی:
در ظاهر زلزلهای که چند روز پیش ترکیه و سوریه را لرزانده و خسارات فراوانی را در پی داشته حادثهای طبیعیاست اما در پس همین حادثه طبیعی ممکناست پازلهای سیاسیتغییر کنند که به آنها خواهیم پرداخت.
اولین تغییرات که ممکن است رخ دهد در ترکیه است، اردوغان که در کوران مناظرات برای انتخاباتریاستجمهوری بود و مشغول منازعه تبلیغاتی با احزاب رقیب، ناگهان با چنین حادثهای روبرو شده که به اذعان خودش بزرگترین فاجعه بعد ۱۹۳۹ در ترکیه بوده است. اگر اردوغان بتواند این حادثه را مدیریت کرده و برای بازسازی و جبران خسارات و حمایت از آسیبدیدگان برنامههای مناسبی اتخاذ کند، میتواند در انتخابات پیشرو نیز برگبرندهای در دست داشته و تا حدودی خود را پیروز انتخابات ببیند. این یکروی ماجراست و اگر عکس این ماجرا اتفاق بیفتد اردوغان باید با آکسارای خداحافظی کند. البته جبران خسارات این حادثه نیز به این راحتیها نخواهد بود ترکیه که درگیر بحران اقتصادی بوده(۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲) و هنوز هم گریبانگیر این بحران است وسال ۲۰۲۲ ترکیه کسری تجاری وحشتناکی را تجربه کرده است.
حال با اوضاع نابسامان اقتصادی و حجم خسارت وحشتناکی که زلزله اخیر به این کشور واردکرده باید دید اردوغان چه برنامه برای جلب آرایعمومی و رضایتمندی مردم اتخاذ میکند چون خودش نیز بهتر میداند که با بحران اقتصادی پیش آمده در کشور میزان محبوبیت وی و حزبش کاهش یافته وحالا چشمها به این دوخته شده تا ببینند اردوغان در مواجهه با زلزلهاخیر و خساراتش چه اقدامی انجام خواهد داد.
علیایحال حادثه فوق سکهای دوروست که ابقا یا باقیماندن اردوغان در در قدرت تضمین میکند.
در سوریه نیز حادثه مشابه ترکیه رخ داده اما کانونتوجه رسانهها به سمت ترکیه چربش بیشتری داشته. اما در همین اثنا شاهد بودیم که کمکهایی از سمت کشورهای مختلف روانه این کشور شده اما خب نام دو کشور به چشم نمیخورد؛عربستان و قطر. این دوکشور میتوانستند از طریق کمک به سوریه ولو بر پایه همنژادی با مردم سوریه جایگاهی برای خود نزد مردم سوریه به دستآورده و حوزه نفوذی برای خود باز کنند.اما اختلافات با دولت بشار اسد را سرلوحه قرارداده وشاهدیم که سر این مورد پیوندهای خونیو قومگرایی اعراب نیز کارساز نبوده. البته میتوان به نقش یک عامل دیگر در این عدم کمک اشاره کرد:رژیمصهیونیستی!. این حادثه سوریهای که ۱۱سال درگیر جنگ بوده را بیشتر به چالش میکشد و بشار اسد را تحتفشار میگذارد و دولت نتانیاهو نیز به دنبال همین است تا دولت اسد همچنان تحتفشار قرار بگیرد و یکی از متحدین ایران در قبال خودش را تضعیف کند.
این عوامل اختلافات میان اعراب را دو چندان میکند،موردی که در رایالیوم هم به آن اشاره شده.
البته که ایران به هر دو کشور(ترکیه،سوریه) ارسال کمک داشته که چند پیام دارد:۱.ترکیهای که در روزهای اول زلزله خوی اعلام داشت که حاضر است به ایران کمک کند، حال این مورد توسط ایران به دلایل گوناگون رد شد. اما حال خودش چنان درگیر شده که از ایران و سایر کشورها کمک دریافت میکند تا بتواند وضع پیشآمده را مدیریت کند.
از سوی دیگر نیز کمکهای ایران به سوریه میتواند دامنه نفوذ ایران در این کشور را گسترش دهد که این از سوی دیگر باعث نگرانی رژیم صهیونیستی خواهد بود.
در کل زلزله فوق علاوه بر آنکه حادثهطبیعی است میتواند نقشویژهای در جابهجایی قدرت در کشورهای منطقه و برهم زننده نفوذ کشورهایمنطقه در سایر کشورها باشد. آنچه مشخص است زمان، تبعات سیاسی این حادثه را بر خود کشورها و بر منطقه نمایان خواهد کرد