جمعه, 23 آذر 1403
جمعه, 23 آذر 1403
فراخوان جشنواره تئاتر گیلان با کدام شوق و حال؛

چرا دارید «صحنه سازی» می کنید؟!

۱۴۰۱/۰۷/۲۸ ۰۱:۵۷ چاپ

اختصاصی حکایت گیلان | یک دیالوگ معروفی سریال پایتخت دارد که نقی بعد از شکست تحقیرآمیز در فینال کشتی خانه می آید و خطاب به خانواده اش که خودشان را به بی خیالی زده اند می گوید « به به به به ، داماد من داره روزنامه تاریخ گذشته می‌خونه ، پدر من در خوابی‌ عمیقه ، همسرم داره تدریسِ زبان میده بچه منِ ، خواهر من داره سبزی رو ریز ریز ریز می‌کنه ، باریکلا...زندگی‌ در کمالِ آرامش جریان داره...همه چی‌ آرومه»

روایت عادی سازی برخی کارها در ایران هم ما را یاد همین دیالوگ می اندازد. فراخوان جشنواره تئاتر در گیلان منتشر شده که هنرمندان بشتابید و در آن شرکت کنید. در همین بحبوحه نمی دانند چه غلغله ای شده است. هنرمند علیه هنرمند! کارگردان علیه کارگردان! آیا شما همین را می خواهید؟! حتما مدیریت فرهنگ این استان دوست دارد هنرمند متعهد را از قالب این جشنواره بیرون بکشد و سره را از ناسره تشخیص دهد. یک تابلوی خوب و بدها هم بگذارید و یک مبصری که به همه نمره دهد. یک روزنامه شبه کیهانی  هم باشد و هرکس صحبت تحریم کرد، داد و فغان بزند که او از ما نیست. این شد کار فرهنگی؟!

گیریم که این جشنواره هم برگزار شد. در میان این دعوا و درگیری نفعش برای تئاتر گیلان کجاست؟! در این بستر ناراحتی و فغان کدام هنرمند قرار است نامی برای خود دست و پا کند. به فوتبال ما نگاه کنید. آیا فوتبال بدون تماشاگر معنایی دارد که 22 نفر را  می فرستند برای آگهی های تلویزیون مسابقه دهند که بگویند لیگ ما برگزار می شود؟ حالا روایت تئاتر استان گیلان است . قرار است فقط از خود رفع مسئولیت کنید که کاری کرده اید؟ حس و حالی می ماند در این وانفسا صحبت دکوپاژ کنیم و دیالوگ ها! یکی نیست مثل همان نقی داد بزند «چرا دارید صحنه سازی می کنید؟!»

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان