پنجشنبه, 09 فروردین 1403
پنجشنبه, 09 فروردین 1403

با خرید خانه استاد اکبر رادی - قله نمایشنامه نویسی کشور - و نصرت رحمانی - شاعر پرآوازه - خانه هوشنگ ابتهاج و خانه میرزا کوچک در استاد سرا می توانست به یک برند گردشگری تبدیل شود که با تخریب خانه ابتهاج این فرصت برای همیشه از دست رفت.

اختصاصی حکایت گیلان | رضا حقی: تعلل، کم کاری و محافظه کار بودن مسئولین فرهنگی استان، همچنین گوش به فرمان بودن مسئولین فرهنگی از مسئولین سیاسی معمولاً آثار زیانبار و غیرقابل جبران فرهنگی را به دنبال دارد.

عدم خرید خانه هوشنگ ابتهاج و تبدیل آن به موزه و تعلل مسئولین وقت اداره میراث و گردشگری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای شهر و شهرداری رشت هیچگاه قابل جبران نیست.
تخریب خانه ابتهاج و تعلل مدیران وقت ممکن است تخلف اداری محسوب نشود و پیگیرد قانونی به دنبال نداشته باشد.
ولی این تعلل در افکار عمومی هیچگاه بخشیده نخواهد شد.
خرید خانه ابتهاج و تبدیل آن به موزه فقط تکریم از یک شاعر ملی نبود.
پاسداشت و تکریم شهروندی است. نگهداری و حفظ و حراست از معماری بومی است.
ایجاد بارقه امید برای نسل حاضر و آینده شخصیت های فرهنگی و هنری است، که بدانند خلق آثار هنری توسط مسئولین شهری و استانی دیده می شود و ارزشمند است.
حفظ و نگهداری این خانه باعث افزایش سرمایه اجتماعی می شد.
ایجاد این موزه باعث رونق گردشگری می شد.جای تاسف است وقتی بدانیم این اقدام صرفا می توانست برای نسلی که هوشنگ ابتهاج یکی از آنهاست اتفاق بیفتد.
اگر در زمان حال بر فرض هنرمندانی درسطح ابتهاج هم داشته باشیم با وجود معماری جدید که اکثر قریب به اتفاق اهالی فرهنگ و هنر مثل عموم مردم در آپارتمان ها ساکن هستند دیگر کارکردی ندارند و ایجاد چنین موزه هایی مقدور نیست.

خیابان بیستون و استادسرا میتوانست تبدیل به خیابان مشاهیر رشت شود.
با خرید خانه استاد اکبر رادی - قله نمایشنامه نویسی کشور - و نصرت رحمانی - شاعر پرآوازه - خانه هوشنگ ابتهاج و خانه میرزا کوچک در استاد سرا می توانست به یک برند گردشگری تبدیل شود که با تخریب خانه ابتهاج این فرصت برای همیشه از دست رفت.
از این نوع خانه هایی که به موزه تبدیل شده‌انددر شهر های دیگر به وفور یافت میشود.
در این فرصت باقی مانده می‌توان با خرید خانه اکبر رادی و نصرت رحمانی و تبدیل آنها به موزه و مکان فرهنگی شاهد مثلث خانه های مشاهیر شهر باشیم. هر سه شخصیت جز شخصیت های ملی ما هستند.
کافی است مسئولین فرهنگی استان و مدیریت شهری پیگیر این مساله باشند.
نداشتن بودجه برای خرید خانه و تبدیل آن به موزه به قدری غیر قابل باور است که به شعور شهروندان توهین می شود.
وقتی در این شهر برای تشکر از یک فوتبالیست گیلانی در سطح ملی یک خانه به او هدیه میدهند.
پس نداشتن بودجه برای خرید این خانه ها حرف عبثی بیش نیست.
خرید یا تهاتر خانه های مذکور و ایجاد موزه فقط پیگیری مسئولین فرهنگی در جهت مجاب کردن مسئولین سیاسی و مدیریت شهری را می طلبد.
اگر گوش شنوا وهمتی در مسئولین فرهنگی ما باشد هنوز این فرصت باقی است.

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان