جمعه, 07 اردیبهشت 1403
جمعه, 07 اردیبهشت 1403

اختصاصی حکایت گیلان | سید محمد شفیعی، محمد پارسا آموزگار بهمبری:

ایدئولوژی نئو عثمانی یا عثمانیسم نو یا نئو عثمانیسم ایدئولوژی سیاسیِ ترکی‌ است که در معنای وسیع‌تر، حامی همکاری بیشتر درون مناطق امپراتوری عثمانی سابق است. ترکیه در کنار حفظ مناسبات خود با غرب، برای برقراری و توسعه مناسبات سیاسی با کشورهای منطقۀ خاورمیانه، به ویژە کشورهای واقع در حوزۀ تاریخی امپراطوری عثمانی تلاش میکند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ایدئولوژی نئو عثمانی بر روابط ایران و ترکیه و ابعاد مختلف آن می باشد. در واقع بایستی بررسی کرد که این سیاست، چه چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران به همراه دارد. رویکرد نظری این مقاله مبتنی بر رویکرد سازه انگاری است و بر این فرض بنا شده ست که سیاست خارجی جدید ترکیه تعریفی جدید است که ریشه در نحوۀ شکل گیری و تکوین هویت تاریخی آن دارد. نتایج این پژوهش اشاره دارد که یکی از رویکردهای اصلی سیاست خارجی جدید ترکیه و دکترین نوعثمانی گری، نفوذ گسترده و افزایش نقش و مداخلات خود در منطقه خاورمیانه به ویژه سوریه و عراق است، به صورتی که ترکیه باید نقش پررنگ، فعال و متناسب با تاریخ پرشکوه گذشته خود در دوره عثمانی و عمق جغرافیایی خود ایفا کند.

کشور جمهوری ترکیه پس از شکستهای پی در پی امپراتوری عثمانی از اروپاییان در قرون 17 ،18 و 19 در سال 1923 با لغو سلطنت و اعلام جمهوریت از سوی آتاتورک تأسیس شد. با توجه به نگرش منفی بروکراتها و روشنفکران آن زمان ترکیه نسبت به هویت اسلامی و مقصر دانستن آن در فروپاشی عثمانی و از سویی دیگر شیفتگی برای پذیرفته شدن به عنوان یک کشور اروپایی مدرن و متجدد، سیاست خارجی اروپا محور از آن تاریخ تا سال1980 دنبال گردید و از آن زمان در حوزه اقتصادی، جهت بهره مندی از درآمدهای نفتی کشورهای خاورمیانه، گسترش روابط با این کشورها، از سوی ترکیه مورد توجه قرار گرفت. سیاست خارجی ترکیه در طی یک  دهه اخیر شاهد تغییرات و تحولات چشمگیری بوده است که از آن به عنوان ایدئولوژی نئو عثمانی یاد می شود. این یک ایدئولوژی سیاسی امپریالیستی ترکیه است که در معنای وسیع‌تر خود، مشارکت سیاسی بیشتر جمهوری ترکیه را در مناطقی که قبلاً تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بود ، ترویج می‌کند(2015, Friedman).

از زمانی که حزب عدالت و توسعه در سال 2002 قدرت را به دست گرفت، به ویژه بعد از انتخابات ریاست جمهوری 2007 که در آن این حزب با ریشه اسلامی قدرت خود را مستحکم کرد، ترکیه در روابط خارجی خود دیدگاه نئو عثمانی را دنبال کرد. نئو عثمانی گرایی، که جایگاه مهمی به اسلامی و تاریخ پادشاهی ترکیه به عنوان ابزار قدرت نرم در سیاست خارجه اعطا نمود، میراث سکولار کمالیسم و سنت دیپلماسی جمهوری خواهی را خنثی نمود.

مطمئنا امروزه در مورد “دور شدن” ترکیه از جهت گیری غربی خود، کمبود نوشتاری وجود ندارد. کسانی که از این استدلال حمایت می کنند عقیده دارند که یکی از دلایل این دور شدن از غرب افزایش ارتباط ترکیه با چین است. در حالیکه برخی دیگر استدلال دارند که خود ترکیه سیاست ” آسیای جدید” را پیاده کرده است. با این حال توجه بیش از اندازه بر روی این و سایر نشانه های ادعا شده در مورد ” دور شدن  از غرب” توجهات را از تاثیرات قابل لمس ماجراجویی های ترکیه در خاورمیانه ، شمال آفریقا و مدیترانه شرقی منحرف می کند.

اصطلاح نئو عثمانی گری با سیاست خارجی بی‌تفاوت ، مداخله‌گرانه و توسعه‌طلبانه رجب طیب اردوغان در شرق مدیترانه و کشورهای همسایه قبرس ، یونان ، عراق ، سوریه و همچنین در آفریقا دنبال میشود. با این حال، این اصطلاح توسط اعضای دولت اردوغان ، مانند احمد داوود اوغلو، وزیر امور خارجه سابق رد می شود.

براساس کلیاتی که در بالا گفته شد به نظر می رسد استفاده از چارچوب نظری سازه انگارى اثرى چشم گیر بر شناخت مفهوم نئو عثمانی گری در سیاست خارجی ترکیه داشته باشد، چرا که بر این پیش فرض استوار است که بازیگران، جهان خود را مى‌سازند و تحلیل سیاست خارجى، از دولت بعنوان یک بازیگر آغاز مى‌شود؛ یعنى بازیگران تفسیر مى‌کنند، تصمیم مى‌گیرند، اعلام مى‌کنند و اجرا مى‌کنند.

با در نظر داشتن این معیار و استاندارد به عنوان تنها عامل، خود استبداد و استبداد گرایی نیز قربانی می شود. این در حالی است که خود اردوغان خود نشانه ای از یک مشکل گسترده است؛ و آن عبارت است از ترویج ایدئولوژی پان اسلامی، نئو عثمانی که پیامدهای خطرناکی برای مدیترانه شرقی، خاورمیانه و فراسوی آن داشته است. این دیدگاه غلط از پان اسلامیسم؛ هژمونی فرهنگی از اسلام سیاسی ( و همچنین شکلی از جهادگرایی نظامی) را تداعی می کند. آنکارا چگونه به اینجا رسید؟. مطمعنا مفهوم پان اسلامیسم پدیده جدیدی نیست. از نظر تاریخی، امپراتوری عثمانی (1923-1517) نماینده آخرین خلافت و دولت اسلامی بود که با مجموعه ای از شکستهای نظامی در جنگ های بالکان (1912-1913) و جنگ جهانی اول (1914-1918) و پس از آن یک پیروزی اساسی در جنگ استقلال ترکیه (یا جنگ یونان و ترکیه 1919-1922) و در نهایت تأسیس جمهوری سکولار ترکیه در سال 1923 به پایان رسید. تأسیس دولت مدرن ترکیه به طور موثری عثمانیسم سنتی را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی پایدار خاموش کرد. در عوض اصلاحات گسترده کمالیستی تغییرات زیادی را در جامعه ترکیه ایجاد کرد؛ از جمله الغاء منصب سلطانی، تصویب الفبای لاتین به جای الفبای عربی؛ و مواد قانونی جدید که بعدا از طرق قوانین اروپایی نیز اصلاح شد و صرفا مشتق از اصول اسلامی نبود

علاوه بر این، به دنبال این مقطع حساس در تاریخ خود ترکیه، منطقه خاورمیانه نیز متعاقبا شاهد یک سری جنبش های استقلالی در طول اوایل تا اواسط قرن بیستم بود. این جنبش های استقلالی منجر به ایجاد جمهوری های مدرن مصر، سوریه ، عراق ، الجزایر و تونس  و غیره شد. دولت های تازه استقلال یافته منطقه تلاش می کردند دولت خود را تا حد زیادی شبیه به دولت مصطفی کمال آتاتورک کنند. به این ترتیب این تجربه و میراث تاریخی تا حد زیادی مقاومت در برابر گسترش طلبی ترکیه، پروژه پان اسلامیسم مصر همراه با امارات متحده عربی و عربستان سعودی را توضیح می دهد. اتحاد روزافزون ترکیه با قطر و اخوان المسلمین به عنوان یک جنبش فراملی به معنای تشدید بیشتر تنش های موجود است. اما ایدئولوژی پان اسلامیستی و نئو-عثمانی آنکارا اساسا خطوط گسل جدیدی را در سراسر منطقه ایجاد می کند. تفسیرهای بیرونی از نئوعثمانی گرایی غالبا به یک جهت گیری سیاسی” ضد غربی” برای ترکیه محدود می شود. مطمئنا، این پدیده ارتباط چندانی با غرب ندارد و بیشتر در مورد الگوی ایدئولوژیکی نوظهور در ترکیه است. در حالی که روی کار آمدن اردوغان یک تغییر در سیاست ترکیه بود؛ شرایطی که امکان روی کار آمدن وی در اوایل سال 2000 را فراهم کردند از طریق معرفی دوباره عثمانی گرایی در طول تصدی تورگوت اوزل ایجاد شده بود که بعد به وسیله احمد داووداغلو وزیر خارجه ترکیه ( و به عنوان یک فرد دانشگاهی) بازتولید شد.

داوود اوغلو استدلال می کرد سرنوشت ترکیه در این است که تبدیل به یک هژمون منطقه ای شود و جبرگرایی جغرافیایی را با آژانس فرهنگی و تجربه تاریخی ترکیه در هم آمیزد. اما در جاهایی که داوود اوغلو از سیاست صفر مشکل با همسایگان دفاع می کرد، اردوغان موفق شد تا تقریبا با همه همسایگان ترکیه وارد بحران شود. ترکیه معاصر به عنوان یک مدافع بین المللی و مروج برند اسلامی خود، نقش قابل توجهی را ایفا می کند. این آمیختگی ناسیونالیسم ترکیه با آگاهی اسلامی نمایانگر اغواگری ایدئولوژیکی است که همراه با نئو عثمانیسم است. در دوران تصدی اردوغان ، دولت ترکیه به طور موثری بنیاد دیانت را در ساختار حزب عدالت و توسعه ادغام کرد تا از نقش آن به عنوان عنصر اصلی در سیاست خارجی ترکیه اطمینان حاصل کند. بنیاد دیانت در  دوران آتاتورک برای تنظیم امور مذهبی و ترویج اسلام معتدل به عنوان راهی برای دستیابی به جامعه و دولتی سکولار تاسیس شده بود. بنیاد دیانت موعظه هایی که از سوی امام های ترکیه ارائه می شود را در سراسر جهان کنترل می کند و به همین دلیل تاثیر قابل توجهی بر دیاسپورای ترکیه می گذارد. برای این منظور، ترکیه سرمایه گذاری های گسترده را در ساخت مساجد در سراسر جهان از اروپا گرفته تا آفریقا و آسیا انجام داده است، حتی در بسیاری از موارد اردوغان خود یکی از افتتاح کنندگان این گونه پروژه ها بوده است. از زمان ظهور حزب عدالت و توسعه، ترکیه روابط خود را با اخوان المسلمین تقویت و استحکام بخشیده، و میزبان مجامع مهم بین المللی جهان اسلام در استانبول بوده است.

یکی از اولین کاربردهای این واژه در مقاله چتم هاوس توسط دیوید بارچارد در سال 1985 بود، که در آن بارچارد پیشنهاد کرد که "گزینه نئو عثمانی" ممکن است راهی برای توسعه آینده ترکیه باشد. همچنین به نظر می رسد که مدتی پس از حمله ترکیه به قبرس در سال 1974 توسط یونانی ها استفاده شده است. در قرن بیست و یکم، این اصطلاح به معنای یک روند داخلی در سیاست ترکیه است ، جایی که احیای سنت‌ها و فرهنگ عثمانی با ظهور حزب عدالت و توسعه همراه بود.که در سال 2002 به قدرت رسید. استفاده از ایدئولوژی توسط حزب عدالت و توسعه عمدتاً از تأثیر بیشتر فرهنگ عثمانی در سیاست اجتماعی داخلی حمایت کرده است که باعث ایجاد مشکلات بزرگی شد.

در بحث روش، در واقع بایستی بررسی کرد که این سیاست، چه چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران به همراه دارد. رویکرد نظری این مقاله مبتنی بر رویکرد سازه انگاری است و بر این فرض بنا شده ست که سیاست خارجی جدید ترکیه تعریفی جدید است که ریشه در نحوۀ شکل گیری و تکوین هویت تاریخی آن دارد.

نتایج سیاسی

در تحلیل سیاست خارجی ترکیه و ایران باید به برداشت نسبی گرایانه از حقوق بشر و دموکراسی توجه داشت. نسبی گرایی باوری است که ارزشها را نسبی و ذهنی می داند و به هیچ ارزش مطلق و عینی و عامی که به حکم عقل و علم قابل اثبات باشد باور ندایرا آنها این برداشت را به مفاهیمی نظیر دموکراسی و حقوق بشر نیز بسط می دهند.حقوق بشر و دموکراسی مفاهیمی مثل مفاهیمی نظیر آب، خاک، سنگ نیست که فارغ از ایدئولوژی حتی جهان بینی و نگاه مفسر معنا شود. بلکه مانند ظلم و عدالت مفاهیمی هستند که از نگاه مفسر به جهان، به هستی، به فرجام انسان تاثیر می پذیرد. بر همین اساس است که کشورهای در حال توسعه غرب را متهم می کنند که بر دیدگاهی جهان شمول و مفهومی غربی از دموکراسی و حقوق بشر برای توسعه به سایر نقاط جهان تکیه می کند. نسبی گرایان استدلال می کنند که با وجود مشترکات، شرایط میان جوامع تا حد زیادی متفاوت است، در نتیجه نیازمند توجه به برداشت های مختلف از حقوق بشر هستیم.نسبی گرایان رویکرد جهان شمولی را به امپریالیسم فرهنگی متهم می سازند (20: 1995, Christie .)بر اساس این تحلیل، مبنای تحلیل سازه انگارانه و هویتی از دموکراسی و حقوق بشر فراهم می گردد. دموکراسی و حقوق بشر چارچوبی برای سازماندهی روابط بین دولت ها و افراد بشری تلقی می شود. به عبارت دیگر، حقوق بشر و دموکراسی قواعد تکوینی هستند که بخشی از مشروعیت هویت و کنشگری دولت ها را تعریف می کنند. یعنی همان گونه که حاکمیت برای دولت ها نقش هویت آفرینی دارد، گفتمان حقوق بشر و دموکراسی غالب بر آن نیز به عنوان بخشی از گفتمانی که هویت حاکمه دولت ها را تعریف می کند، عمل می کند و می تواند باعث شود دولت ها با توجه به اینکه تا چه حد با این گفتمان به خود هویت می بخشند از دید جامعه بین المللی هویت های متفاوتی پیدا کنند (مشیرزاده و مسعودی؛ 1388 :266).

بر همین اساس، ترکیه نوعی صورت بندی از حقوق بشر و دموکراسی را به منطقه و ایران توسعه می دهد که در تعارض جدی با برداشت و تفسیر غالب ایران قرار میگیرد. قرائت حزب عدالت و توسعه ترکیه در چارچوب دکترین نئو عثمانی گری، از اسلام به نحو متفاوتی از ایران است

مبانی اسلامی با قرائت سنت گرایان متفاوت است. ویژگی این جریان معرفی اسلام «رحمان و رحیم» است که همه انسان ها را دارای حقوق طبیعی برخوردار از کرامت انسانی می داند. در این قرائت از اسلام، خشونت، ترورهای کور، مطلق اندیشی و مطلق بینی جایگاهی ندارد. روشنفکری دینی در ترکیه توانسته است با مهارت و واقع بینی میان اسلام و مدرنیته پیوند زند و مبانی و اصول مدرنیته را بومی یا ترکی کند. آرام آرام بخش های قابل توجهی از مردم ترکیه قانع شده اند که می توان هم مسلمان بود، هم یک ملیگرای واقعی ترک و هم می توان به مبای مدرنیته در قلمرو سیاست و اقتصاد متعهد بود (یزدی، 1382 .)ترکیه بر اساس رویکرد خود از اسلام و به دور از ایده های اسلام سیاسی تلاش می کند. وضعیت دموکراسی و حقوق بشر را درخاورمیانه با استفاده از الگوی غالب لیبرالی و غربی بهبود ببخشد. ترکیه هم از لحاظ تفکر و هم از لحاظ سیاستگذاری برای این منظور فعالیت می کند

از سویی دیگر، ترکیه به عنوان یکی دیگر از قدرت های منطقه خاورمیانه، منافع و مسائل امنیتی خود در عراق نوین را با مسئله کردها و حفظ تمامیت ارضی خویش تعریف می کند. در میان همسایگان عراق ترکیه تنها کشوری است که ادعای ارضی نسبت به عراق دارد. این امر موجب شده است زمامداران عراق و دولت اقلیم کردستان بر خلاف رویه معمول خود در مقابل ترک ها سیاستی محافظه کارانه تر نسبت به دیگر همسایگان خود اتخاذ نمایند. برتری جغرافیایی ترکیه و وابستگی عراق به منابع آبی و خطوط انتقالی این کشور از یک سو و برتری موقعیت استراتژیکی ترکیه در بخش کوهستانی شمال عراق از سوی دیگر باعث اتخاذ چنین سیاست تهاجمی از طرف ترک ها شده است. همچنین حضور آمریکا و تحولات عراق باعث رشد بنیادگرایی و ترقی گروه های تروریستی کرد در ترکیه می باشد (جعفری-ولدانی،1388).

نتیجه گیری

هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و تأثیرات مختلف سیاست خارجی جدید ترکیه بود. در مرحله بعدی بررسی چالش های این رویکرد جدید ترکیه بر سیاست خارجی ایران برای این پژوهش حائز اهمیت به شمار می آید. با توجه به مبانی نظری رویکرد سازه انگاری سیاست خارجی جدید ترکیه یا رویکرد موسوم به «نئوعثمانیگرایی» ریشه در روند تاریخی و زمینه های شکل گیری منافع این کشور دارد که به نحوۀ ایجاد و تکوین هویت آن بر می گردد. رویکرد نئو عثمانی گرایی تلاش دارد، بین منابع تاریخی هویتی ترکیه و ارزش های کنونی حاکم بر این کشور سازگاری به وجود بیاورد. این منابع ریشه در ظرف فضایی منطقه خاورمیانه دارد. بر همین اساس است که معمار سیاست خارجی نوین ترکیه، یعنی داوود اوغلو، سخن از دکترین عمق استراتژیک می آورد. این کشور هم اکنون برای دستیابی به جایگاه شایسته تر در جهان اسلام و گسترش روابط با کشورهای اسلامی و خاورمیانه تلاش می کند.

منابع

Ahmet Davutoğlu (2001), Stratejik Derinlik: Turkiye’nin Uluslararasi Konumu,

Istanbul: Kure Yayinlari, pp. 249-271

 [ Downloaded from priw.ir on 2022-05-20 ]

234

. Akdogan, Y. (2003), Muhafazakari Demokrasi, Ankara, Alfa Basim Yayin.

. Arinc, B. (2003), Vatan Daily, September 29.

Christie, Kenneth (1995). “Regime Security and Human Rights in Southeast Asia”.

Political Studies, XLIII. 204-218.

. Ergogan, R. T. (2001), Hurriyet Daily, August 28.

Erdogan, R. T. (2003), Konusmalar, Ankara, AK Parti.

. Dagi, I. D. (2005), “Transformation of Islamic Political Identity in Turkey: Rethinking

the West and Westernization,” Turkish Studies, 6(1), pp: 21-37.

Karimifard, Hossein. (2012), Constructivism, National Identity and Foreign Policy of

the Islamic Republic of Iran, Asian Social Science, No. 2.

Mateescu, Dragoş C. (2006) Kemalism in the Era of Totalitarianism: A Conceptual

Analysis, Turkish Studies, 7: 2, 225-241

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان