جمعه, 07 اردیبهشت 1403
جمعه, 07 اردیبهشت 1403
درباره فقدان شاعر «هزار دختر بافنده این زمان»؛

راز محبوبیت ابتهاج چیست؟

۱۴۰۱/۰۵/۱۹ ۱۵:۴۴ چاپ

اختصاصی حکایت گیلان | سامان بدر: امروز صفحات شبکه های اجتماعی در ایران پر شده از عکس هوشنگ ابتهاج که قاطبه بالای 95  درصد آن تمجید و بزرگداشت مقام «سایه» در فرهنگ و هنر این کشور است. تنها عده ای که هنوز درگیر تعصبات ایدئولوژیک و سیاسی خود هستند مرزبندیشان را با وی انجام می دهند. برای کسی که در تمام این سالها نه خیابانی به اسمش بوده و نه از سوی دستگاه های تبلیغاتی حاکمیتی قبل و بعد از انقلاب تبلیغ می شده چنین محبوبیتی کم نظیر است. برای او که کمتر در میان مردم حاضر شده و جزء چند عکس کمتر تصویری از او یافت می شود چنین چیزهایی نشات گرفته از آن است که برای کسب محبوبیت در اینجا سیاسیون کمترین نقش را خواهند داشت. 

بخش عمده سلطنت طلبان، راست گرایان،  طرفداران ایدئولوژیک حاکمیت فعلی و همچنین چپ های افراطی قاطبه عمده مخالفین امثال ابتهاج هستند. ( تاثیرگذاری همه آن ها در حد همین 5 درصد است)  در پس پرده همه این ها نوعی حسادت و رشک به چنین محبوبیتی قابل تصور است. سایه خود نیز در درگیری و منازعات سیاسی به خصوص در سال های قبل  و ابتدای انقلاب گرفتار بود و حتما نیز بی اشکال نیست، ولی در مقام شعر و شاعری و فرهنگ و هنر او یک شاعر ملی است که مخاطبینش توده مردم ایران بودند. او از همان زمان که با  شعر «گالیا» مطرح شد تا همین زمان اخیر که  از او «هرگز از مرگ نترسیدم من» منتشر شد از  دردمندی مردم گفت. از «هزار دختر بافنده این زمان» تا درددل هایش با مرتضی کیوان  همه در بستری از زندگی «تاسیانی» مردم ایران شکل گرفته است. با همه این ها برای او ایران «سرای امید» است که «اگر چه دل‌هایش پرخون است» اما صدای سخن عشق در آن هنوز جاریست و این عشق خودش را در فقدانش بیشتر نشان داد. 

سایه با همه ایرادات و نواقصش شاعر  مقبول و محبوب این زمانه است. شاعر مقبول زمانه بودن با شاعر مقبول دستبوس دستگاه بودن متفاوت است. وقتی به مقام بالایی برسی که مردم اسمت را به نیکی یاد کنند مشخص است که مثل شاعر ما « هرگز از مرگ ترسی نیست». انبوه پیام های تسلیت است که نثار استاد می شود و چه باک که متعصبین چند درصدی سیاسی از او فاصله گرفته اند.

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان