به گزارش حکایت گیلان | زهرا فکرانه:حجاب، گرانی، دولت رئیسی، دولت روحانی، قطع برق، سیل و حالا نذری و ماجراهایی که میدانید.
در ساعات گذشته علی کریمی با یک استوری خبرساز دوباره به صدر اخبار برگشته، او در این استوریاش نوشته: «میلیاردها تومان خرج میکنیم تا نذری بدهیم و در پایان آرزوی شفای بیمارانی را داریم که برای نداشتن پول درمان میمیرند...»
اما آیا مطلبی که او به اشتراک گذاشته، طرف مردم است یا علیه بخشی از مردم؟ قضاوت دشوار است، چون پیشتر تصاویری از وی دیده بودیم که او را پای دیگ نذری نشان میداد و خب شاید این موضع با آن عکسها در تناقض است.
به هر حال از نگاه عدهای زندگی علی کریمی مصداق یک زندگی اعیانیست، هر چند که او از لحاظ «دستِ خیر» داشتن حرف ندارد، اما خب وقتی درباره چیزی مثل نذری حرف میزنید، باید منتظر واکنشهای منفی هم باشی، خصوصا آن که گاها متناقض هم رفتار کرده باشی.
در هر صورت از دوران جادوی هشت بیتکرار فاصله گرفتیم و حالا او را تنها با جملات کنایهآمیزش میشناسیم. اینجا دیگر قضاوت با خود مردمِ تحت فشار است و میتوانند هوشمندانه بیاندیشند که آیا علی کریمی یک پوپولیست است یا یک مصلح اجتماعی و یا اصلا شاید میانه این دو؟
به قول رامیز روشن و این کلماتش که به وصف این روزهای کریمی مینشیند: هیچ نمیدانم در
که کجا و کِی تو را گم کردم
باران شست؟
یا اینکه بوران بُرد تو را؟
شاید هم کریمی نباید از یاد ببرد که ایرانیها، سالیان سال است که محرم را با بوی قورمه، قیمه و شعله زرد به یاد میاورند و جدای از مسئله دینی و فقهی، یک جورهایی انگار بدون اینها برایشان محرم، محرم نمیشود.
این پرسشها با ما میماند:
که آیا از میزان هزینه نذریها چشمپوشی کنیم یا نکنیم؟
شفای بیماران را از که بخواهیم؟
اصلا محرم بدون نذری میشود یا نمیشود؟
در متون دینی آمده:
چنانچه بخشی از توانمندی نذری دادن به ریخت (شکل) رایگان به نیازمندان رسانده شود، بهترین شیوه پیشکشی (نذر) خواهد بود.
کسی که بنیادهایی مانند بیمارستان و آموزشگاه رابنا میگذارد، بابرپایی جشنهایی مانند «گاهنبار» با دهش خویش خوراک و پوشاک را برای همه فراهم میکند، آنکه دانشی دارد و آموختههای خود رابرای بهزیستی و رستگاری دیگران به آنان آموزش میدهد میتواند نذر باشد.
شاید باید به اعتقادات شخصی احترام گذاشت، نذر دادن یا ندادن موضوع بغرنجی نیست، هست؟