حکایت گیلان | گفته میشود که اتحاد ملتیها در حال بحث و بررسی درباره کاندیداتوری اسحاق جهانگیری هستند و تصمیم آنان در آرایش سیاسی نیروهای اصلاح طلب در انتخابات آتی نقش موثری خواهد داشت.
به نقل از نامه نیوز – اگرچه مشکلات اقتصادی و معیشتی از توجه مردم بر انتخابات پیشرو و رقابتهای سیاسی ناشی از آن کاسته است اما، حال و هوای عرصه سیاست حسابی انتخاباتی است. روز به روز گمانهزنیها دقیقتر و فعالان سیاسی در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرای نیز فعالتر میشوند خاصه آنان که قصد کاندیداتوری دارند.
وضعیت در جریان اصلاحات، اما حسابی پیچیده است. از یک سو ماجرای سازوکار جدید انتخاباتی که هنوز نهایی نشده است و از سوی دیگر چالش پای صندوق کشیدن قشر خاکستری. انتخاب کاندیدای نهایی، اما از هر دو اینها سختتر است. به هرحال رسیدن به گزینهای که هم مورد وثوق مردم باشد و هم از فیلتر دستگاههای نظارتی عبور کند، ساده سادهای نیست. ضرورت برخورداری از ظرفیت حمایت همه طیفهای اصلاحطلب نیز از تعداد گزینههای روی میز میکاهد. با این وجود شاهدیم که اصلاحطلبان نیز آرام آرام به گزینه نهایی خود نزدیک میشوند.
طیف راست در جریان اصلاحات تمایل بیشتری به استفاده از گزینه ائتلافی و مشخصا حمایت از علی لاریجانی دارد. طیف چپ، اما سرسختانه با این ایده مخالف است و در جلسات خود به بررسی نیروهایی که اصطلاحا اصلاحطلب خالص خوانده میشوند؛ میپردازد. در نتیجه همه جلسات است که گفته میشود، گزینه حمایت از محمد جواد ظریف نیز رنگ باخته و او را تقریبا از گردونه کاندیداهای احتمالی اصلاحطلبان خارج ساخته است.
اتحاد ملت، اعتماد ملی و سایر احزاب خواهان استفاده از گزینه کاملا اصلاحطلب درحالی علی لاریجانی امثال آنان را پس میزنند که دستشان نیز پر نیست.
آنطور که محمد علی ابطحی، در گفتوگویی اینستاگرامی خبر داده بود، رئیس دولت اصلاحات و محمدرضا خاتمی پیشنهاد کاندیداتوری را رد کردهاند. طیف خواهان استفاده از کاندیدای اصلاحطلب، گزینه قابل اعتنایی نیز ندارد. تا چند هفته قبل گفته میشد که اتحاد ملتیها در حال بررسی کاندیداتوری شکوریراد هستند، اما با توجه بیماری وی، این گزینه نیز حذف شده تلقی میشود. تکلیف محمدرضا عارف هم که روشن است. او نه پتانسیل رایآوری دارد و نه مورد اجماع و حمایت اصلاحطلبان قرار خواهد کرد.
با خط خوردن این اسامی از فهرست کاندیداهای احتمالی جریان چپ است که یک بار دیگر نام اسحاق جهانگیری به عنوان گزینه مورد حمایت اصلاحطلبان مطرح میشود. درست است که او به عنوان معاون اول دولت روحانی در وضع موجود سهیم و مورد انتقاد است، اما امتیازاتی دارد که سبب شده نام او نه تنها از فهرست کاندیداهای احتمالی خط نخورد، بلکه گمانه حمایت اصلاح طلبان از وی روز به روز تقویت میشود.
اسحاق جهانگیری آن زمانی که به او توصیه شده بود، از دولت خارج نشد تا امروز حرف بیشتری برای گفتن داشته باشد. بدیهی است که اگر کاندیدا باشد، مناظرات سختی در پیش دارد و باید در پیشگاه مردم پاسخگوی ضعفها و ناکارآمدیهای دولت، همچنین مسائلی مثل ارز ۴۲۰۰ تومانی که مشخصا پای او نوشته شد؛ باشد.
توانایی او در مدیریت مناظرات، اما در انتخابات ۹۶ اثبات شده و اصلاح طلبان از این بابت خیلی نگران نیستند. ضمن اینکه جهانگیری به نسبت سایر گزینههای موجود، امکان رای آوری بیشتری دارد. مهمتر از همه اینکه او میتواند به گزینه مورد اجماع اصلاحطلبان بدل شود.
اسحاق جهانگیری پشتوانه حزبی دارد. به این معنا که حتی اگر انتخاب نهایی کارگزاران ائتلاف با لاریجانی باشد، کاندیداتوری جهانگیری سبب خواهد شد که بخشی از این حزب به سوی اصلاحطلبان برگشته و از او حمایت کنند. ضمن اینکه او فردی از دولت روحانی است و کاندیداتوری وی میتواند نظر اعتدال و توسعه که اخیرا به حمایت از لاریجانی فکر میکند را برگرداند. او همچنین یک اصلاح طلب خالص است و میتواند از حمایت اتحاد ملت و سایر احزاب همسو با آن برخوردار شود.
بر اساس همین ویژگیها است که گمانه کاندیداتوری او روز به روز تقویت میشود. شنیدههای خبرنگار نامه نیوز حاکی از آن است که اتحاد ملتی در حال بحث و بررسی درباره حمایت از جهانگیری هستند و نظر مثبت آنان در تصمیم نهایی اصلاحطلبان تاثیر چشمگیری خواهد داشت.
اینکه نظر خود جهانگیری درباره کاندیداتوری چیست، هنوز معلوم نشده و آنطور که حسین مرعشی چندی قبل گفته بود، او پیشنهاد ورود به رقابتهای انتخاباتی سال بعد را رد کرده است. با این وجود عالم سیاست، عالم ممکنات است و در ایران نیز هیچ چیز قبل از دقیقه نود قابل پیش بینی نیست لذا راضی شدن جهانگیری به کاندیداتوری، در صورت حمایت طیف چپ اصلاحطلبان اصلا دور از انتظار نخواهد بود.