جمعه, 31 فروردین 1403
جمعه, 31 فروردین 1403

حکایت گیلان |  پس از مدت کوتاهی از پلاک‌کوبی معابری که به نام چهار چهره ادبیات و آموزش کودک و نوجوان، هوشنگ مرادی کرمانی، جبار باغچه‌بان، مهدی آذریزدی و صمد بهرنگی نام‌گذاری شده بود، باز هم نام این خیابان‌ها به روال قبل برگشت و دیگر ردی از این نام‌ها در معابر پایتخت نیست.متوجه نمی‌شوم دغدغه کسانی که اقدام به حذف این نام‌ها کرده‌اند چیست اما روشن است که وضعیت نابسامان فرهنگ و ادبیات و هنر امروز حاصل همین مدیریت‌ها در طول سالیان گذشته است که تا به حال جریان داشته.


بعد از دو ماه از پلاک‌کوبی این معابر، به‌نظر می‌رسد رأی مسئولان شهری برگشته است و تصمیم دیگری گرفته و نام این افراد را از کوچه‌ و خیابان‌ها برداشته‌اند.

در حوالی این خیابان‌ها از نگهبان ساختمانی درباره این اتفاق می‌پرسم، با تعجب مرا همراهی کرده و به جای خالی این نام‌ها می‌نگرد و می‌گوید، «اِ باز شد یکم!» و خطاب به من می‌گوید «حالا که شما گفتید دقت کردم».

هوشنگ مرادی کرمانی درباره این اتفاق با بیان این‌که از تغییرات اخیر اطلاعی نداشته می‌گوید: پیش‌تر هم به شما گفته‌ام من آن‌چه را می‌خواستم در کتاب‌هایم گفته‌ام، حالا چه فرقی می‌کند کوچه‌ای به نام من در نقطه‌ای از این شهر زده‌ باشند یا نه! نمی‌خواستم که کوچه را بخرم. اصلا خوب شد که اسم من را از کوچه برداشته‌اند. هنر مانند آب است؛ اگر یک لیوان آب را زمین بریزید از بین نمی‌رود و از جایی دیگر سر درمی‌آورد. آب هیچ‌وقت گم نمی‌شود.

 

اما ماجرای تغییر نام این معابر از این قرار بود که در جریان سیصد و سومین جلسه شورای شهر تهران به تاریخ ۳۰ خردادماه بررسی صورت‌جلسه کمیسیون نام‌گذاری و تغییر نام اماکن و معابر عمومی شهر تهران در دستور کار قرار گرفت که در این جلسه مصوب شد خیابان کوچک یکم در منطقه ٦ به نام استاد صمد بهرنگی با حفظ شماره‌گذاری تغییر نام داده شود. همچنین کوچه سوم در خیابان حجاب به نام استاد مهدی آذریزدی، کوچه پنجم مجاور خیابان حجاب به نام استاد هوشنگ مرادی کرمانی، و کوچه هفتم در خیابان حجاب به نام استاد جبار باغچه‌بان نام‌گذاری شود.

هوشنگ مرادی کرمانی که تنها حاضر این جمع است آن زمان در واکنش به این اقدام گفت: کار بسیار خوبی کرده‌اند ولو این‌که عده‌ای مخالف باشند. همه این افراد حاصل سختی‌، رنج، تلاش و کوشش هستند. آن‌ها بار فرهنگی جامعه را پیش برده‌اند. اگر نگوییم بیشتر از سربازی که جانش را در راه وطن گذاشته که مردم راحت باشند، به همان‌ انداره قابل احترام و دوست‌داشتنی هستند. این افراد شهید فرهنگی هستند.

اما چندی نگذشت که اعلام شد هیات تطبیق فرمانداری تهران نام‌گذاری معابری به اسم بزرگان آموزش و ادبیات کودک و نوجوان ایران ازجمله: جبار باغچه‌بان، مهدی آذریزدی، صمد بهرنگی و هوشنگ مرادی کرمانی را غیرقانونی خواند. محمدجواد حق‌شناس، عضو شورای شهر تهران، نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و در تذکری خواست هیات تطبیق برای شورای شهر در انجام وظایف قانونی ناشی از اختیارات مصرح در قانون مانع‌تراشی نکند. در پی این اتفاق انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با انتشار بیانیه‌ای نسبت به این ماجرا واکنش نشان داد و نوشت: «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، نه فقط نظر سلیقه‌ای هیئت تطبیق فرمانداری تهران را غیرقابل قبول می‌داند، بلکه بر این باور است که چنین اعمال سلیقه‌های غیرفرهنگی، پاسخی درخور از مردم و به‌ویژه نسل جدید خواهد گرفت. تن‌دادن جامعه به این قبیل تصمیم‌های زیان‌بار، هم به شهر و مردم آسیب می‌زند و هم به هویت جمعی و منافع ملی.»

هوشنگ مرادی کرمانی هم در پی این اتفاق گفت: دیدید ما چهارتا را رد کردند و کسی هم صدایش درنیامد. اگر از نسل ما، ما چهار نفر را کنار بگذارید، چه می‌ماند؟ بقیه‌اش کو؟ ما هرکدام سبک و موقعیتی برای خود داریم که متفاوت از هم است. با توجه به این‌که شورای شهر بر این مسأله تأکید داشت، نمی‌دانم با چه مصلحتی قبول نکردند.

چندی بعد از از این ماجراها عکس‌هایی منتشر شد که از پایان ماجرای نام‌گذاری این چهار خیابان و کوچه نشان داشت و معابر یادشده به نام این چهار چهره آموزش و ادبیات کودکان و نوجوانان پلاک‌کوبی شده‌ بودند. اما حالا باز ورق برگشته و نام این خیابان‌ها دوباره عوض شده است.

واکنشی به تغییر نام خیابان‌های شهر

بیوک ملکی ماجرای تغییر نام معابر تهران از چهار چهره ادبیات و آموزش کودکان را کاری غیرفرهنگی و غیرمردمی توصیف می‌کند.

این نویسنده ادبیات کوک و نوجوان در پی ماجرای تغییر نام معابری که به اسم چهار چهره ادبیات و آموزش کودک و نوجوان، هوشنگ مرادی کرمانی، جبار باغچه‌بان، مهدی آذریزدی و صمد بهرنگی نام‌گذاری شده بود بیان کرد: دیگران چه بخواهند، چه نخواهند، خیلی از نام‌ها در تاریخ ادبیات کودکان و نوجوانان ثبت شده است. چه نام‌شان بر دیوار کوچه و خیابان و میدانی باشد یا نباشد. اگر باشد نشان از درک بالای مسئولان و مدیران بافرهنگ یک شهر یا یک کشور است و اگر نباشد به معنی شناخت کم آن‌ها نسبت به این مقوله است. بنابراین ما وقتی با چنین رفتارهایی روبه‌رو می‌شویم به حساب این می‌گذاریم که مسئولان نه تنها دغدغه فرهنگی ندارند بلکه با معنا و مفهوم فرهنگ و ادبیات هم آشنا نیستند. فکر نمی‌کنم در هیچ‌کجای دنیا و در هیچ‌ کشوری مسئولان به فرهنگ و هنر و ادبیات کشورشان تا این حد بی‌تفاوت باشند.

ملکی سپس بیان کرد: کسی که اقدام به چنین کاری کرده و دستور حذف این اسامی را داده، معلوم است اهل مطالعه نیست، اهل کتاب‌خواندن نیست، معلوم است در عمرش «عطار» را نخوانده، «مرزبان‌نامه» را نخوانده و حتی قرآن را هم نخوانده است. این شکل کارها از کسانی سرمی‌زند که صرفا خوشامد بالادستی‌ها برای‌شان مهم است و دست به کارهایی می‌زنند که جایگاه خودشان را حفظ کنند اما چون نسبت به کاری که می‌کنند شناخت ندارند، متوجه عاقبت کارشان نمی‌شوند. نمی‌فهمند که حذف مثلا نام مهدی آذریزدی یعنی چه؟ نویسنده‌ای که حتی در این دوره رکود کتاب و کتابخوانی‌ هنوز هم کتاب‌هایش هر سال با تیراژ ۲۰هزار جلد تجدید چاپ می‌شود؛ در زمانه‌ای که تیراژ کتاب به ۲۰۰ جلد رسیده است. یعنی دوره‌ای که حتی اگر هیچ کتابی هم چاپ نشود، اتفاق بدی نمی‌افتد، چون اتفاق اصلی افتاده است.

او افزود: سالیان پیش، همیشه این سوال برای من مطرح بود که چه کسی نام‌های ملاصدرا، شیخ بهایی، میرعماد و... را بر روی خیابان‌ها گذاشته است. بعد از سال‌ها فهمیدم این نام‌گذاری‌ها کار «حسین نصر» فیلسوف شناخته‌شده معاصر بوده. شاید اگر نام میرعماد بر دیوار خیابانی نقش نمی‌بست به جز جمعیت محدود خطاطان و بعضی اهل هنر و فرهنگ کسی او را نمی‌شناخت، اما الان میلیون‌ها نفر از مردم او را می‌شناسند و این تاثیر آگاهی و درک بالای کسی مثل حسین نصر است در نام‌گذاری این خیابان‌ها. من متوجه نمی‌شوم دغدغه کسانی که اقدام به حذف این نام‌ها کرده‌اند چیست اما روشن است که وضعیت نابسامان فرهنگ و ادبیات و هنر امروز حاصل همین مدیریت‌ها در طول سالیان گذشته است که تا به حال جریان داشته. نتیجه این نوع مدیریت‌ها می‌شود وضعیت افتضاح کتاب‌های درسی، وضعیت امروز کتاب و کتاب‌خوانی که صحبتش شد.

این نویسنده سپس گفت: یک دوره کسی نام‌هایی را بر خیابان‌ها می‌گذارد و همان نام‌گذاری‌ها سطح فرهنگ یک مملکت را بالا می‌برد و یک دوره هم مثل این دوره کسانی می‌آیند و می‌خواهند نام‌هایی را که با فرهنگ گره خورده‌اند و تاثیرگذار بوده‌اند، از صفحه روزگار پاک کنند که البته آب در هاون می‌کوبند. جمله‌ای را در متن آقای مرادی کرمانی خواندم که جالب بود و آن این‌که ادبیات مثل آب است، هر کجا که جلویش را بگیرند از جای دیگری راه خود را باز می‌کند. این مسئله را ما بارها و بارها دیده و شنیده‌ایم. یادم می‌آید یک سال در نمایشگاه کتاب، به غرفه‌ها دستور دادند که کتاب‌های فروغ فرخزاد را جمع کنند و همان کار باعث شد کسانی که به نمایشگاه می‌آمدند و ماجرا را می‌فهمیدند، بیرون نمایشگاه دنبال کتاب فروغ می‌گشتند. آن سال فروش کتاب‌های فروغ در بیرون از نمایشگاه به حدی بود که اگر همه غرفه‌های نمایشگاه هم کتاب او را روی پیشخان می‌گذاشتند، آن‌قدر فروش نمی‌کرد.

سردبیر سابق سروش نوجوان در پایان گفت: خطاب به این مسئولان می‌گویم که اصلا شما همه را هم حذف کردید! جایگزینش را دارید؟ اگر دارید بسم‌الله، کل ادبیات و هنر را تعطیل کنید و کسانی را که تا به حال تربیت کرده‌اید، جایگزین کنید. در این سال‌ها ده‌ها مجله تاثیرگذار را که سال‌ها سابقه داشته‌اند تعطیل کرده‌اید. از اهلش گرفته‌اید و به خودی‌های‌تان سپرده‌اید. خودی‌های شما چند شماره از آن مجله‌ها را هم نتوانستند ادامه بدهند، تیراژ کتاب را که دو دهه اول انقلاب حداقل ۲۰هزار جلد در سال بود و سال به سال تجدید چاپ می‌شد، به ۲۰۰ جلد، ۱۰۰ جلد و ۵۰ جلد رسانده‌اید. کاش لااقل یک کار مثبت در پرونده کارهای فرهنگی خود داشتید و دست به این کارها می‌زدید. خراب کردن و پاک کردن صورت مسئله که کاری ندارد و هرکس قدرت آن را دارد؛ شما که توان ساختن ندارید لااقل خراب نکنید، هر چند همان‌طور که گفته شد، در نهایت خرابی به خود شما بر می‌گردد و ادبیات هر رکود و بی‌مهری و تخریب را پشت سر خواهد گذاشت و به راه خود ادامه خواهد داد.

نامه به شورای شهر در پی تغییر نام خیابان‌ها

همچنین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در واکنش به حذف نام چهار نفر از چهره‌های ادبیات و آموزش کودکان و نوجوانان از معابر شهر به شورای شهر تهران نامه نوشت.

به گزارش روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، متن نامه مذکور به این شرح است:

«به‌ نام پروردگار کودکی

جناب آقای دکتر چمران

رئیس محترم شورای اسلامی شهر تهران

با سلام و احترام

مطمئناً جناب‌عالی و اعضای محترم شورای شهر تهران آگاهید که در نیمه‌‏ نخست سال جاری و با تصویب شورای شهر، چهار خیابان فرعی روبه‏‌روی مرکز آفرینش‏‌های فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خیابان حجاب، به پاس زحمت‏‌ها و خدمات فرهنگی چهار تن از پیشکسوتان و بزرگان ادبیات و آموزش کودکان و نوجوانان یعنی آقایان مهدی آذریزدی، جبار باغچه‌‏بان، صمد بهرنگی و هوشنگ مرادی‏‌کرمانی، به نام این بزرگان نامگذاری شد. همان زمان این نامگذاری ماجراهایی درپی داشت که سپری شد و تابلو نام این بزرگان بر آن خیابان‌‏ها نقش بست.

اکنون چند روزی است که اخبار و گزارش‌‏های منتشرشده حکایت از این دارند که تابلوهای مزین به نام بزرگان برداشته و تابلوهای قبلی که این خیابان‏‌ها با شماره نامگذاری شده بودند، جایگزین آن‌ها شده است. گمان نمی‏‌کردیم نیاز به یادآوری باشد چون بر این باوریم که هم جناب‌عالی و هم اعضای شورای شهر و دیگر مسئولان توجه دارند که قدردانی از این بزرگان و نامگذاری خیابان‏‌های مذکور به نام آنان، چیزی بر قدر و جایگاه آن‌ها نمی‏‌افزاید، بلکه شهر را زینت می‌‏بخشد. شهر و زیست فرهنگی جامعه با تکیه بر چنین نمادهایی که استوانه‌‏های پایدار فرهنگ کشورند، توان و قوام می‌‏یابد و بنیان‌‏های فرهنگی‏‌اش استحکام پیدا می‌‏کند. نامگذاری این خیابان‏‌ها، فقط نشانه‏ قدرشناسی شهر و شهروندان از تلاشگران عرصه‏ فرهنگ و آموزش کودکان و نوجوانان به‏‌شمار می‌‏آید و گامی کوچک است که هم بزرگان این عرصه را به مردم دوستدار فرهنگ و به.‏ویژه نسل جوان بشناساند، و هم اخلاق و ادب فرهنگی و اجتماعی و ارزش اجتماعی قدردانی از بزرگان را زنده نگه دارد.

علاوه بر همه‏ این موارد، باید یادآور شویم که این در شمار حقوق کودکان و نوجوانان جامعه نیز هست که پیشگامان و بزرگان فرهنگ و هنر میهن خود را بشناسند و نه فقط در این خیابان‏‌های فرعی که در مکان‏‌های مهم‏تر شهر نیز با این نمادهای فرهنگی روبه‌‏رو شوند و با نام و آثار و تصویر این بزرگان و دیگر بزرگان ادب و هنر کودک و نوجوان انس بگیرند.

چگونه می‌توان باور کرد در فصلی که به مناسبت هفته‏ کتاب و کتاب‏خوانی در اقدامی قابل تقدیر، تابلوهای بزرگی در سطح شهر به نام و تصویر نویسندگان و کتاب‌‏هایشان اختصاص می‌‏یابد تا شهر و شهروندان را با این نمادهای فرهنگی جامعه بیشتر مأنوس کند، هم‏زمان نام چند تن از بزرگان و پیشگامان این عرصه که همه‏ پدیدآورندگان آثار فرهنگی وامدار تلاش و آثار آنان هستند، از روی چند خیابان فرعی برداشته شود؟

انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، مجدانه خواستار توقف چنین برخوردهای سلیقه‌‏ای و ناشایست است و انتظار دارد جناب‌عالی و شورای محترم شهر تهران با وقوف بر اهمیت رعایت حقوق اجتماعی اهالی فرهنگ و از جمله فعالان حوزه‏ هنر، ادبیات و آموزش کودکان و نوجوانان نه فقط رسیدگی سریع به این موضوع و نقض مصوبه‏ قانونی شورا را در دستور کار قرار بدهید؛ بلکه برای تقویت انسجام و اتحاد ملی، بیش از پیش به ایجاد فضای آرام برای فعالیت‏‌های فرهنگی و هنری، خلق و نشر آثار فرهنگی و هنری و رفع موانع و مشکلات روزافزون ناشی از رشد نرخ تورم، کمبود و هم‏زمان افزایش قیمت کاغذ و... بیندیشید و با مشورت اهالی فرهنگ و هنر در پی یافتن و تحقق راهکارهایی برای رونق دادن به فضاهای فرهنگی و چهره‏ فرهنگی و هنری شهر برآیید.

فریدون عموزاده‌خلیلی

رئیس هیئت مدیره»

منبع: آفتاب‌‌نیوز 

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان