کشور ایران با وجود چندین فرهنگ خرد اما به جرات میتوان گفت کشوری همگن با فرهنگ غنی ادبی و شناخت رفتاری است هر چند در برخی از زمانها برخی عوامل داخلی و بیرونی سعی در بازی در زمین قومیتها را داشتهاند اما هوش کلان اجتماعی ایرانیان مانع از به خطر افتادن آن شده است.
اختصاصی حکایت گیلان | ابوذر رضائی:
درگذشت مهسا امینی دختری از دیار کُرد، با اصالت و آزادیخواه، به طرز باورنکردنی باعث اعتراض تمام اقشار مردم، از هر صنف و گروهی شد. در این باره نقد و نظرهای بسیاری از دید کارشناسان سیاسی و اجتماعی برشمرده شده است. اینک می خواهم از یک بعد دیگر به این مساله بنگریم که تفاوت هماهنگی با همکاری در چیست و چگونه مردم به یک هماهنگی ذهنی و سپس عینی در باب تحولات اجتماعی میرسند؟ آیا انباشت این گونه مسائل به طور ناخودآگاه مردم را به هماهنگی ذهنی میرساند که پاسخی اعتراضی درباره رخداد ممکن انجام دهند؟ یا دهها پرسش دیگر در این باره که میشود طرح کرد. اما برای دور نشدن از اصل موضوع به همین سوالات تا حدی ممکن پرداخت میشود.
خصیصه اصلی همکاری در گفتگوست زمانی که گروههای اجتماعی تضادهایی در پیشبرد اهداف خود داشته باشند برای رفع آن به گفتگو دست میزنند و سپس با اشتراک گذاشتن نقاط همگون خود به آهستگی به دنبال کاستن موانع راهبردی خودشان قدم برمیدارند. اما خصیصه هماهنگی در همگونی رفتارهاست که بدون گفتگو گاها گروهها اقدامات مشترکی برای پیشبرد اهدافشان یا حذف موانع راهبردی شان برمیدارند. بنابراین رسیدن به همگنی رفتارها نتیجه انباشت فرهنگی، نُرم ها و هنجارهاست که پس از سالها یا قرنها اتفاق میافتد.
کشور ایران با وجود چندین فرهنگ خرد اما به جرات میتوان گفت کشوری همگن با فرهنگ غنی ادبی و شناخت رفتاری است هر چند در برخی از زمانها برخی عوامل داخلی و بیرونی سعی در بازی در زمین قومیتها را داشتهاند اما هوش کلان اجتماعی ایرانیان مانع از به خطر افتادن آن شده است.
امروزه اگر نسبت به تبعیض و تعرض رفتاری بوجود آمده در کلیت جامعه، اکثریت مردم به طور هماهنگ معترض شدهاند، این امر نتیجه بارها اتفاق اجتماعی است که امید بر آن میرفت با سعه صدر نظام حل شود ولی بنزین بر آتش خشم مردم ریخته شد که به طور ناخودآگاه فریاد آزادیخواهی را سر دادند. بنابراین میتوان گفت انباشت تبعیض رفتاری یکی از مهمترین عوامل در هماهنگی ذهنی مردم برای اعتراض مدنی برشمرد و عینیت یافتن آن مشمول برخورد قهری با جامعه دانست که فراگیر شده است. برخورد قهری اگرچه در کوتاه مدت نتیجه به بار میآورد ولی در بلند مدت برعکس عمل میکند و باعث واکنش طرف مقابل خواهد شد. همانطور که اکثریت قاطع اندیشمندان اجتماعی تنها راه برون رفت این مساله در فراخوان آشتی ملی و رفراندوم برای اصلاح نهادمند قوا و نظام به طور کل دانستهاند. این درصورتی ست که نخبگان فکری و ابزاری به هماهنگی برسند تا دست به همکاری بزنند و گاه این هماهنگی از خواسته مردم نشئت میگیرد. اگر پافشاری مردم برای تغییر ادامه یابد، نخبگان ابزاری را به این نتیجه میرساند که فضای برای دگردیسی امر فراهم شده است بنابراین به همکاری با نخبگان فکری روی میآورند. آنچه پیداست زهر چشم گرفتنها چیزی جز افزودن شهامت مردم در نبرد با قدرت نیست.